سایت جشنواره نوآوری و فناوری خلیج فارس

سایت جشنواره نوآوری و فناوری خلیج فارس، اولین پروژه مربوط به برنامه نویسی سایت من بود. کارآموز شرکت کره پسته بامشاد بودم. فکر کنم اولین شرکت آقای کدخدایی بود. یه روز داشتم طبق معمول با دل خودم (لپ تاپ Dell) کار می‌کردم که آقای کدخدایی از من پرسید که آیا برنامه نویسی سایت انجام میدم یا نه. منم بهشون گفتم تازه دارم شروع میکنم. تازه HTML رو شروع کرده بودم. گفتن ما برای بنیاد نخبگان نیاز به یه سایتی داریم. گفت می‌تونی انجام بدی؟ منم گفتم اگر وقت باشه آره. چون باید یاد بگیرم و انجام بدم.

دیگه امکاناتی که می‌خواستیم برای سایت جشنواری نوآوری و فناوری خلیج فارس رو طی چند جلسه‌ای که گذاشتیم مشخص کردن. امکانات اینا بودن:

• سایت اطلاع رسانی
• اخبار و اطلاعیه‌ها
• خبرنامه ایمیلی
• ارسال و دریافت پیامک
• ارسال ایمیل
• ثبت نام پژوهشگران و مخترعان
• گالری تصاویر
• ثبت و داوری ایده‌ها
• سئوی قوی
• امنیت بالا
• پیگیری نتیجه
• مسابقه پیامکی
• آمار
• خروجی اکسل
• و امکانات دیگه

توی ساختن این پروژه، چندین بار ساختار و قالب و ... رو عوض کردم. چون هر بار یه چیز جدیدتر یاد می‌گرفتم و سعی می‌کردم توی پروژه از اون استفاده کنم. کیفیت انجام کار بیشتر از همه چیز برام مهمتر بود. حتی پروژه رو توی دو تا قالب زدم. آخ آخ آخ. اون موقع اینترنت اکسپلورر داشت فرمانروایی می‌کرد و از کروم خبری نبود. بیچاره فایرفاکس به تنهایی داشت با اینترنت اکسپلورر جنگ می‌کرد. بسیار محدود بودم توی قالب سایت. چون هر چیزی می‌خواستم استفاده کنم توی سایت، جناب اینترنت اکسپلورر پشتیبانی نمی‌کرد. حتی از عکس‌های Transparent (به قول یکی از دوستان ترنسپرت) هم پشتیبانی نمی‌کرد.

آقای کدخدایی یه عادتی که دارن اینه که هر لحظه تصمیمشون عوض میشه :-) وسط پروژه یهو می‌گن عوض کنیم. پروژه بالاخره تموم شد و ثبت نام هم آغاز. دو سه نفر که ثبت نام کرده بودن، آقای کدخدایی یهو گفت ثبت نام رو عوض کن :-D منم نشستم عوض کردن. روزهای جشنواره تا 3-4 صبح بیدار بودیم همگی. ساعت 3 میومدم خونه. یهو آقای کدخدایی می‌گفت برای فردا صبح می‌تونیم فلان امکان رو داشته باشیم توی سایت؟ منم چون واقعاً به کاری که می‌کردم علاقه داشتم می‌گفتم آره.

دیگه زیاد توضیح ندم :-) ولی در کل این پروژه بسیار به من کمک کرد توی یادگیری و تجربه‌های زیاد. چون وقتی مسئولیتی قبول کرده باشیم، باید انجامش بدیم. پس من توی موقعیتش بودم و باید کارم رو به بهترین شکل انجام بدم.