درباره من

 

خب به خیلی چیزا علاقه دارم. برنامه نویسی و یادگیری که علاقه اصلیم هست. از لحاظ ورزشی میتونم بگم کوهنوردی رو دوست دارم، تیراندازی هم همچنین. اگر مشکلی پیش نیاد هر دو هفته یکبار برنامه دارم که برم کوه. فعلاً کوهی که نزدیک هست و میتونم برم 2900 متر ارتفاعشه. ولی اینا فقط تمرینه. هدف اصلیم دماوند هست. :-) البته قوی نیستمااا. ولی "هدف" مهمه و "باید" برم قله دماوند. الان که دارم اینو می‌نویسم قراره حدود دو ماه دیگه برم دماوند.
در مورد تیراندازی هم که فرقی نمیکنه سلاح چی باشه :-) ولی خب تیراندازی رو با تفنگِ بادی شروع کردم. البته فقط برای سرگرمی. نمی‌رم باهاش گنجشک بزنم :-) سرگرمیه فقط.

جاهای دیدنی و تفریحی رو دوست دارم برم. ولــــــــــــی خط قرمزمه :-) خیلی دوست دارم برمااا. ولی خب همونطور که قبلاً گفتم یکسری قوانین و خط قرمزهایی دارم که می‌خوام بهشون عمل کنم. شاید دلیلام منطقی نباشن. ولی خب تصمیمیه که گرفتم. شاید شاید شاید یه روزی خط قرمزهام تموم بشه :-)

یه اخلاقی که دارم اینه که همیشه میگم، اگر کسی از من پیش شما تعریف کرد و خوبی من رو گفت، باور نکنید. در مقابل اگر، بدیه من رو هم گفتن باز باور نکنید. حتماً از خودم بپرسید تا مطمئن بشید. چون نمی‌خوام با اعتماد به یه نفر دیگه به منم اعتماد کنید یا اعتمادتون رو از دست بدید. شاید اونطوری که اون فرد گفته خوب یا بد نباشم. :-)

از نظر من همه آدم‌ها خوب هستند. مگر اینکه خلافش ثابت بشه. اگر کسی به من خوبی‌ای کرد، از خوبی‌هاش برای خودم دیوار می‌سازم. به ازای هر خوبی‌ای که به من می‌کنه یه آجر به دیوارش اضافه می‌کنم. اگر هم بهم بدی کرد، اینبار فقط یه آجر از دیوارش کم می‌کنم. این اخلاق رو ندارم که کل دیوار رو به خاطر یه بدی خراب کنم. همیشه خوبی‌هایی که به من کرده رو یادم می‌مونه و فراموش نمی‌کنم.

و موضوع مهم اینه که اگر کسی بخواد در مورد یک نفر تحقیق کنه و از من سوال کنه، من همه جوره راستشو میگم. حالا چه تحقیق برای ازدواج باشه، چه شغل و ... . چون اگر دروغ بگم، مسئولیتش برعهده منه و نمی‌خوام کسی که بهم اعتماد کرد و از من سوال کرد، بهش دروغ بگم. حتی اگر بخواد از صمیمی‌ترین دوستم از من سوال کنه :-)
همونطور که من این کار رو انجام می‌دم، انتظار دارم اگر هم کسی در مورد من از شما سوالی کرد، راستشو بگید. اصلاً نمیخوام به نفع من دروغ بگید و بگید فلانی خوبه یا ... . اگر خواستید بدیه من رو بگید اشکال نداره. حتماً بد بودم که می‌گید. ولی اگر خوب نیستم، به کسی دروغ نگید که من خوبم.

بدترین چیزی که می‌تونم بگم نفرت دارم ازش، ریاکاری هست. :| وقتی آدمایی رو میبینم که ریاکاری داره توی رفتارشون داد میزنه واقعاً حالم ازشون به هم می‌خوره. می‌خوان به اهداف زیادی برسن. ولی من این راه رو اصلاً دوست ندارم. اگر می‌خواستم منم ریاکاری کنم، الان خیلی چیزا داشتم. ولی اصلاً نمی‌تونم ریاکاری رو درک کنم.

یکی دیگه از رفتارهایی که بدم میاد، بدقولی هست. نمیگم خودم بدقولی نکردم. منم یه بار توی یه موضوعی بدقولی کردم که البته مجبور شدم. ولی خب بگذریم چی بوده. قانونی که برای خودم گذاشتم اینه که اگر کسی 3 بار بدقولی کرد و شد 4امین بار، دیگه ارتباطم رو باهاش بصورت کامل قطع می‌کنم. شانس جدید نخواهد داشت. چون ارزشش رو پیش من از دست داده.

معمولاً کسی دشمنی‌ای با من نداره. ولی من یه اخلاقی که دارم اینه که اگر کسی بخواد اذیت کنه بدجور اذیتش می‌کنم. چه اطرافیانم و چه مشتریانی که داشتم و دارم. خشن نیستمااا :-) ولی خب کسی اذیت کنه منم اذیت می‌کنم. ممکنه اذیت کردن اون توی یه دوره تموم بشه. ولی اذیت کردن من طولانی خواهد بود و اگر ضرری بهم زده باشه، چندین برابرشو بهش ضرر می‌زنم و البته حق خودم رو هم حتماً می‌گیرم :-) اینو گفتم که یه آشنایی‌ای با این اخلاق من داشته باشید :-)
چند وقت پیش یه نفر یه اذیت خییلی کوچیکی کرد که البته می‌تونستم ببخشمش. خودش نخواست که ببخشمش؛ وگرنه می‌بخشیدم حتماً. چون جوابمو نداد، منم بدجوری اذیتش کردم. حقمو گرفتم و نابودش کردم. به زیر صفر رسوندمش.

یه لیست کلی به ترتیب آخرین پروژه و کارهایی که انجام دادم تا قدیمی ترین کارهام رو این پایین نوشتم. البته اون‌هایی که یادم مونده رو نوشتم. احتمالاً موارد دیگه‌ای هم بوده که یادم نیستن فعلاً :-)